تکتم جاوید | شهرآرانیوز، سوی شرق مشهد را خانوادههایی گسترده اند که یک سوم آمار مشهدیها را شامل میشوند، اما صدایشان به ندرت به گوش مسئولان میرسد. قانون و ماده و تبصره هم برایشان کم ننوشته اند، اما پای اجرا که میرسد، همان حاشیه نشین باقی میمانند.
مشهد به دلیل موقعیت ویژه خود، از کلان شهرهایی است که با مسئله حاشیه نشینی چالشهای بسیار دارد. حاشیه نشینان؛ آدمهایی که روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود و بخش زیادی از آنها از کمترین امکانات محروم هستند. میزگردی که در روزنامه شهرآرا برگزار شد، فرصت پرداختن به همه مشکلات حاشیه نشینان را نداشت، اما فعالان حاشیه شهر به نمایندگی از اهالی منطقه خود، مهمترین مسائل را در حضور غلامحسین صاحبی، رئیس کمیسیون ویژه حاشیه شهر شورای اسلامی، مطرح کردند که شاید از میان آن ها، دست کم تعدادی از مشکلات با تصمیم مسئولان رفع شود. از این پس بنا داریم در سلسله میزگردهای شهرآراو با حضور مسئولان و مردم حاشیه شهر، به شبکه مسائل و مشکلات این مناطق بپردازیم و مطالبات مردمی را در این باره دنبال کنیم. قسمت اول این میزگرد پیش روی شما ست.
صاحبی| حاشیه نشینی با عدد جمعیتی ۱۹ میلیون نفر، امروز یکی از معضلات اصلی کشور است. حاشیهای که اکنون ایجاد شده، حاصل ضعف عملکرد دو حوزه است؛ یکی حوزه روستایی و دیگری مدیریت شهری در کلان شهرها. مهاجرت از روستاها به دنبال مشکلاتی همچون نبود اشتغال و درآمد ناکافی و از سوی دیگر، سوء مدیریت شهری و اینکه همسو با افزایش جمعیت، برنامه ریزی درستی برای جانمایی مهاجران انجام نشد، این وضعیت را رقم زد. مسئولان مشهد، توسعه شهر را به یک سو یعنی غرب هدایت کردند و از جهت شرق، زمینها را مدیریت نکردند و این عاملی شد برای ایجاد شرایط فعلی.
اکنون بیش از ۳۰ درصد شهر مشهد را حاشیه نشینها تشکیل میدهند، یعنی یک میلیون و ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزارنفر جمعیت حاشیه نشین در ۳.۵ میلیون نفر آمار شهر مشهد. همچنین چیزی در حدود ۱۲ درصد وسعت شهر مربوط به آن هاست. این جمعیت نیاز به سرانههای خدمات دارد که در سالهای گذشته از آنها غافل شدند. به عنوان نمونه استاندارد سرانه خدمات در حوزه آموزشی در کشور ۸ مترمربع، در مشهد ۳.۵ مترمربع و در حاشیه شهر یک مترمربع به ازای هر دانش آموز است. از روی این عدد میتوان دیگر سرانهها را پیش بینی کرد.
در حوزههای مختلف همچون ساخت معابر و حوزههای کالبدی هم استانداردها رعایت نشده که معضلات فراوانی به وجود آورده و حاصل دورههای قبل مدیریت است؛ به این زودیها هم نمیتوانیم این مشکلات را حل کنیم و رفع آن، نیاز به عزم و حرکت ملی دارد. از شورای شهر چهارم که کمیسیون حاشیه شهر پایه ریزی شد تا حدودی شیب خدمت به سمت حاشیه شهر رفت؛ برای نمونه در شورای چهارم بیش از صدپارک در حاشیه ساختیم. با نهضت آسفالت معابر، بخش زیادی پوشش داده شد، معابر بسیاری بازگشایی شد و حدود ۷۰ درصد طرح اگو اجرا شد، اما بقیه با کندی پیش میرود. در دورههای مختلف مدیریتی، شعارهای خوبی داده میشود، اما از سوی مسئولان به سختی به مرحله اجرا میرسد.
در شورای چهارم، ۱۵ هزارمیلیارد تومان بودجه برای حاشیه شهر مصوب شده بود، اما عددی که هزینه شد، تقریبا ۲۲۰۰ میلیارد تومان بود. در شورای پنجم نیز همین حکایت بود؛ بودجه بیشتری را مصوب کردند، اما کمتر از شورای قبل اجرایی شد. در شورای ششم بیش از ۴ هزار میلیاردتومان مصوب کردند، ولی در هفت ماه نخست، دو یا سه حوزه را که جمع بندی کردیم، اعتبارات تملک ۹۹۱ میلیارد تومان بوده، اما براساس گزارش عملکرد خودشان، فقط ۳۶۲ میلیون تومان تخصیص پیدا کرده است. در شورای چهارم در موضوع تملک کارهای خوبی انجام شد. آن زمان براساس تبصره ۱۶ در محله پورسینا، بیش از ۵۰ ملک تملک شد و در محله آوینی، بیش از ۳۰ تا ۴۰ واحد.
همان زمان برای طرق خیلی تلاش کردیم، اما نتوانستیم با آستان قدس کنار بیاییم. زمانی که آقای رئیسی به موضوع ورود پیدا کردند، مسئله حل شد. آقای شهردار درباره حاشیه شهر گفته بود امسال هرچه پروژه داریم صددرصد اجرایی میکنیم. اگر ما مدام اعتراض میکنیم، به دلیل این است که دغدغه داریم و باید برای این جمعیت چارهای بیابیم. مطالبات هم باید ازسوی مردم بیشتر شود. اگر برای پروژه زودبازده شعار دادیم، باید عملیاتی شود.
پایان آبان، موعد اتمام پروژههای زودبازده تعیین شده است، اما براساس آخرین گزارشی که دوهفته پیش اعلام کردند، فقط ۲۳ درصد پروژهها عملیاتی شده است، در حالی که باید ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه میشد. گاهی بودجه و اعتبار نیست و میگوییم مسئول حق دارد؛ اما وقتی به گفته خودشان صددرصد بودجه محقق شده است، طرحها باید عملیاتی شوند؛ یعنی اکنون بین تحقق درآمدها و اجرای پروژهها تناسبی وجود ندارد. در کمیسیون حاشیه شهر، به طور مداوم جلسه برگزار میکنیم و از مسئولان میخواهیم که تکلیف را مشخص کنند.
سال گذشته در تبصره ۱۶ برای تملک ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه تخصیص داده بودیم، اما یک ریال هزینه نکردند. همچنین ۱۵۰ میلیارد تومان برای فضای سبز تخصیص دادیم، اما بازهم هزینه نشد و امسال به دنبال عملیاتی شدن آن هستیم. سال ۱۴۰۰ نیمی از شورا دراختیار قدیمیها بود و نیمی در دست اعضای جدید و به آنها حق میدهیم که از جزئیات بودجه مصوب، آگاه نبودند. در سال ۱۴۰۱ ما در کمیسیون حاشیه شهر، گزارشها را جمع آوری میکنیم، ولی لازمه آن، این است که مردم مطالبه گر باشند.
اگر پروژه زودبازده در محله شان تعریف شده و یک سال از زمان آن گذشته است، به دنبال مطالبه باشند. مسلم است که رضایت مردم به صلاح همان مسئولان است. سال گذشته به شهردار گفتم اگر بزرگراه دوم را راه اندازی کنید، برای خودتان باقیات صالحات ساخته اید و همان یک پروژه برای چهار سال کاری شما کافی است. به همین دلیل تأکید میکنم روزنامه، مطالبات مردم حاشیه نشین را چاپ کند تا ما هم بتوانیم آن را از مسئولان مطالبه کنیم.
امین حیدرپور طرقی| به نظرم، رقم ۲۳ درصدی که درباره پروژههای زودباده به شما گزارش کرده اند، واقعی نیست؛ براساس تجربه و بررسی خودم در منطقه، کمتر از ۱۵ درصد یا حتی ۱۰ درصد اجرایی شده است. روز اولی که این طرح مصوب شد، به چندتن از اعضای شورای شهر گفتم که اگر بودجه و طرحهای زودبازده را مصوب کردید، فرایند اجرایی آن را هم تعریف کنید، وگرنه یا اجرا نمیشود یا اگر اجرا شود، محدود خواهد شد به جوی، جدول و آسفالت.
از طرف دیگر برای پروژههایی که مشکل داشتند، از این محل، تأمین مالی صورت میگیرد. اهالی را هم توجیه میکنند که به این دلایل، امکان اجرای پروژهها را نداریم. در تبصره ۱۶ این تجربه را داشتیم. پیشنهاد کردیم مبالغی که قرار است هزینه شود، برسد به دست مسجد محله یا شهرداری منطقه، اما برای هرکدام بهانه آوردند؛ درنتیجه پروژه زودبازه تبدیل شد به کارهای روزمره.
البته شورای شهر، مسائل را منطقه به منطقه بررسی میکند که این کار به نفع حاشیه نشینان است. سؤال من، این است که درحال حاضر رویکرد کمیسیون حاشیه شهر و شورا نسبت به سازمان بازآفرینی فضاهای شهری شهرداری که یکی از متولیان پیگیری مشکلات حاشیه شهر بود، چیست؟ دفاتر این سازمان در یک سال گذشته به تدریج تعطیل شده است؛ در مقابل این تعطیلیها به مردم وعدههایی دادند مبنی براینکه قصد همکاری با گروههای جهادی را دارند و از ظرفیت بومی استفاده میکنند؛ این پیشنهادها جذاب است، اما قابلیت اجرایی ندارد یا شاید هم میلی برای اجرای آن نیست.
شورا نهاد نظارت کننده و متولی امور است و باید در این زمینه تعیین تکلیف کند. به نظرم اگر توان و امکاناتمان را بگذاریم روی همان سازمانی که ایجاد شد، برایش هزینه شد و مردم به آن اعتماد کردند، مؤثرتر خواهدبود. این دفاتر بستر خوبی بودند؛ چرا از آنها استفاده نمیشود؟ از بیش از ۳۰ دفتر، فقط هفت دفتر باقی مانده است که آنها هم پس از پایان مدت قرارداد محل جمع میشود.
صاحبی| من هم به این نکته اذعان میکنم که سازمان بازآفرینی، ظرفیتی برای حاشیه شهر بود، ولی از آن به اندازه یکی دو درصد استفاده شد. در جلسهای که به تازگی با آنها برگزار کردیم، اشاره کردند که در ۱۴۰۰ و سال جاری اقدام خاصی نکردهاند. این سازمان ظرفیتی داشت که از آن استفاده نکرد؛ مهم ترینش این بود که طبق قانون، پیگیر صرف هزینه ۳۰ درصدی بودجه سازمانهای دیگر برای حاشیه شهر باشند.
اگر شورا مصوبه میدهد یا اعتبار و پروژه تعریف میکند، پیگیری صفر تا صد آن برعهده سازمان بود. یکی از وظایف سازمان بازآفرینی همین است که مردم را با حق و حقوق خود آشنا کند و به اصطلاح راه و چاه را به آنها نشان بدهد، درحالی که اگر در این مدت، هر دفتر یک خانه را بازسازی کرده بود، دست کم امروز ۳۴ یا ۳۵ خانه بازسازی شده بود. سازمان بازآفرینی یک ظرفیت و متولی حاشیه شهر است.
صاحبی| مشکلاتی در مسیر عملکردشان پیش آمد که خودشان بلاتکلیف ماندند. هم نتوانستند توانایی خود را نشان دهند و بودجه را هزینه کنند و هم اینکه اهالی محل ناراضی بودند؛ یعنی این دفاتر، خروجی و نتیجه مدنظر را که اصلاح ساختار شهر است، نداشتند و اصلاح ساختاری اتفاق نیفتاد.
حیدرپور| سه سال از عمر این سازمان میگذرد. سال اول، کارشان فقط اعتمادسازی و بسترسازی بود؛ همایشهایی گذاشتند و جلسات مردمی برگزار کردند تا شهروندان را با سازوکار تسهیلگری آشنا کنند. سال دوم پروژهها تعریف شد و سال سوم به سند توسعه محله و پیگیری آن پرداختند. سازمان نتوانست با شرکت مشاور همکاری اش را ادامه بدهد، و گرنه رضایت مردمی هم وجود داشت و سازوکار و عملکردش هم مثبت بود.
صاحبی| استفاده از کمک معتمدان محلی بهترین راهکار است. من پیش از این هم گفته ام که ما با معتمدان محل بهتر کار میکنیم؛ مثلا عقب نشینی منازل در خیابانهای پورسینا و شهید آوینی با همکاری معتمدان که از مشکلات محله، آگاهی کامل داشته اند، حل شده است.
صاحبی| مشکلات در حاشیه شهر مشخص است. سرانه خدمات فضای سبز مشخص است، وضعیت بازگشایی معابر مشخص است، حتی اینکه پل کجا باشد مشخص است. بحث این است که ارتباط بین مردم، شورا و شهرداری باید از سوی این دفاتر حل شود. قرار بود دفاتر، مردم را در پروژهها همراهی کنند، اما نتوانستند و حتی سنگی در مسیر راه مردم گذاشتند.
روحانی| وقتی درباره مشکلات حاشیه شهر از بزهکاری و تکدیگری سخن میگوییم، ریشه در ضعف آموزش در حاشیه شهر دارد. نه تنها سرانه فضای آموزشی وجودندارد، بلکه مشکل نرم افزاری هم هست. باید بهترین معلمان را برای مدارس حاشیه شهر مأمور کنند، اما اینطور نیست. فضای کوچکی با ۴۰ و حتی ۵۰ دانش آموز و یک معلم بی انگیزه، آیا نتیجهای جز ترک تحصیل دارد؟ ترک تحصیل به معنی کاهش سطح سواد منطقه، افول فرهنگ، افزایش بزهکاری و موارد دیگر است. اعضای کمیسیون حاشیه شهر شورا میتوانند در این باره هم کاری کنند.
حسینی| ۹۰ درصد زمینهای حاشیه شهر کاربری فضای سبز دارد؛ چون آن زمان برنامهای برایش نداشتند. حالا آدمهایی که در این زمینها زندگی میکنند، باید برای همین کاربری فضای سبز، قیمت بیشتری به آستان قدس بدهند، درحالی که کاربری فضای سبز قیمت ارزان تری دارد. به این ترتیب افراد برای گرفتن سند بدهکار هم میشوند! درحالی که آقای رئیسی گفته بود ۷۰ درصد باید بخشیده شود و ۳۰ درصد سهم باقی مانده را طی اقساط ده ساله بپردازند.
وحید اکبرپور| حاشیه خبرهای بد آن بزرگ نمایی میشود و خوبها هم اصلا به نظر نمیآیند. به این دلیل، مردم خود حاشیه شهر هم به اندازه انگشتهای یک دست از خبرهای خوب محله اطلاعی ندارند. مردم حاشیه شهر، هویتشان ازسوی فضای رسانهای پایمال شده است. اگر این هویتها شکل بگیرد، مردم مطالبه گر میشوند، وگرنه جوان حتی علاقهای ندارد اسم محله اش را ببرد، چه برسد به اینکه به دنبال حل مشکلاتش باشد.
به گفته فرماندار در نهضت حاشیه شهر، باید ۲۰۱ پروژه در سه سال اجرا میشد که ۵۰ درصد با شهرداری بود، ۳۰ درصد دیگر دستگاهها و ۲۰ درصد سازمانهای مردم نهاد. ما به همین سهم خود راضی هستیم، اگر اجرا شود. طرق قرار بود مجموعه ورزشی بشود، اما به یک زمین چمن تبدیل شده است. افراد تصمیم گیرنده از محلات نیستند و مسئولان هم بی انگیزه اند. این وضعیت برای همه افرادی که از بیرون وارد مجموعه حاشیه شهر میشوند، همین است.
سید هادی هاشمی مهر| در تعریف حاشیه شهر، اگر نگاهمان به افراد و خانواده باشد، دهک یک تا چهار را شامل میشود. ما نتوانستیم عدالت را در شهرها برقرار کنیم؛ درنتیجه عده ای، چون توان خرید مسکن باکیفیت ندارند، به سراغ خانههای بی کیفیت رفته اند و حالا انگ حاشیه نشین خورده اند.
این یک نگاه به تعریف حاشیه شهر است و نگاه دیگر به محله و منطقه است. آیت ا... علم الهدی همیشه از اینکه شیب خدمت و امکانات به سمت حاشیه شهر برود حمایت میکنند. اما حاشیه شهر مانند کلافی سردرگم است که باید از اکنون برای ۱۰ سال آینده آن سیاست گذاری کنیم. با این تصمیمات، مشکلات به صورت ریشهای حل نمیشود.